روزهای تنهایی...
تو اهل کدام بارانی،
که پنجره ی اتاقم نمی شناسدت
غریبه...
دل است دیگر… هوایت را کرده وکمی تو را می خواهد دل است دیگر … یادش رفته که رفته ای....
جدا که شدیم هر دو به یک احساس رسیدیم
تو به فراغت , من به فراقت
یک حرف تفاوت که مهم نیست ...
امروز باورم شد...
کـــه تــو خــسـتــه تــر از آن بـــودی
کــه بـفـهمــی دوســت داشـتـنـم را !
از مـن کــه گــذشــت. . .
امــــا. . .
هـــرجــا کــه هســتــی
"خــستــه نبـاشــی"!
ادامه مطلب