علاقهمندي ها
+
*صداي سنج و دف و بوي سيب مي آيد ...*
دوباره حال و هوايي غريب مي آيد
*براي گريه ...
بها ، نه....
بهانه ميخواهم ....*
به سر توان و طاقت و صبر و شکيب مي آيد
سوار بال نسيم ..
*غروب عاشورا ....
غبار غربت "شيب خضيب " مي آيد ..*
ز گوشه گوشه اين دشت پر بلا
اکنون ...
*صداي ناله ي "امن يجيب " مي آيد ....*
.
*متن :نگارستان خيال *

هما بانو
03/10/14
نگارستان خيال
@};-
نگارستان خيال
سپاسگزارم @};-
نگارستان خيال
??@};-
نگارستان خيال
اين شعرو دوسش دارم
+
*يه پاييز زرد و*
زمستون سرد و
يه زندون تنگ و
يه زخم قشنگ و
*غم جمعه عصرو*
غريبي حصر و
يه دنيا سوالو
تو سينم گذاشتي
جهاني دروغ و
يه دنيا غروب و
* يه درد عميق و *
يه تيزي تيغ و
يه قلب مريض و
* يه آه غليظ و *
يه دنيا محالو
تو سينم گذاشتي رفيقم کجايي؟
. دقيقا کجايي؟
* کجايي تو بي من، تو بي من کجايي؟*
.
.*عکس : نگارستان خيال*

نگارستان خيال
03/6/10

6 فرد دیگر
28 فرد دیگر
+
باز کن پنجره را
بوسه بر چهره خورشيد دم صبح بزن
کَه از فراز کوهها
ديده انداخته بر اهل زمين
به نگاهي بنواز
دل گنجشگک خوشخوان دم پنجره را
و به لبخند بِکِش طرح خيال انگيزي
روي امواج نسيم سحري
زندگي فرصت خنديدن توست
تا زمين سهم تو هست
خنده بر چهره بيار
که خدا منتظر خنده توست ...

فني و مهندسي
01/5/1
+
*بعد رفتنت از خدا خواستم*
فراموشي بگيرم
شايد از غصه ها جدا گردم
و
اجابت شد!
حال
گاهي مي روم
چاي مي ريزم
و مي نشينم همان جاي هميشگي
براي سرکشيدن خستگي ها،
نگاهم مي افتد
به دو استکان چايي که پشت
اين حواس پرتي
براي تو و خودم
ريخته ام!
و
*تو نميداني
که
اين فراموشي لعنتي
هر روز چطور
مي کـُشـَدم....*
.

*ترخون بانو*
99/5/28
3 فرد دیگر
25 فرد دیگر
+
رفتن تو شده
*انقلاب زندگي من ...*
حالا
همه خاطره هايم را
با زمان رفتن تو
مي سنجم
قبل از رفتنت
بعد از رفتنت
*اکنون اولين سال هجرت توست *
تنها ...
بي من ...
همراه با همه ي خاطره ها ...
کنار دفترم با بغض مي نويسم
.
*....اولين سال هجري ....*
.
.نگارستان خيال .

نگارستان خيال
98/12/7

+
نيازمند آرامشي هستم
از جنس تو
همچون برکه اي آرام
که در رقص ماهي موج بر مي دارد ....
...نيازمند آرامشي که
باطنين صداي جان بخشت
اين *سکوت مرگبار *
به هم بريزد....
.
*عکس و متن : نگارستان خيال *
.
عليرضااحساني نيا
98/12/1

5 فرد دیگر
43 فرد دیگر
+
عشق را......
با هرکس تجربه نکن ......
صبر کن.....
سالهاي سال.....
آنقدر صبر کن......
تا کسي را بيابي که رنج هايت را از چشمانت بخواند.....
تورا براي رنگ....
و صورت......
و بدنت نخواهد.....
*تو را براي خاص بودن....
و معرفتت بخواهد....
براي انديشه ات
براي طرز فکرت و مهر چشمانت*
غمت را نگفته بداند و رنجت را با محبتش بکاهد
درمان درد هايت باشد و محرم اسرارت

نگارستان خيال
98/8/29
10 فرد دیگر
32 فرد دیگر
+
*تکيه داده اي به ديوار و...*
*مي خندي!*
انگار نه انگار که تو
توي عکسي...
*و من ،*
آويزان ِ اين زندگي *بي تو!*
..
.
کامران رسول زاده

*مرگ بر آمريکا*
98/4/2
+
تمام دنيا را گشته ام؛
کنار تو اما،
جاي ديگريست…

.. فيزيك ..
98/1/16
+
کسي بيايد
مارا دعوت کند
ب رفتن!!
به رفتن از تمام کساني ک رفته اند
و ما هنوز درون آنها مانده ايم...

*ترخون بانو*
96/6/12
+
من باز
بي نهايت
از خودم ترسيدم
و باز
عاقبت کارم را
ديدم
و باز به روياي ابلهانه ي خودم
خنديدم
عجب روز با قافيه اي بود
شکار لحظه ها
96/4/24